دو صادق؛
آنچه اساس داستانهای صادق هدایت را میسازد، قرائت او از خودش و جامعهای است که در آن بهسر میبرد. جامعهای فرسوده و سنتی و لنگدرهوا که تماموکمال تَن به مدرنبودن نمیدهد. داستانِ «سگ ولگرد» با صراحت این وضعیت را نشان میدهد. بهگفته جلال آلاحمد، سگ ولگرد انگار متعلق به عالم دیگر است که ارباب دیگری داشته و در این عالم غریبه افتاده و محکوم به لطمهخوردن و کنار جادهای ازنفسافتادن است. در این تعبیر استعاره «ارباب» بیش از هرچیز دیگری نظرگیر است و همدلی بیشتری برمیانگیزد. درواقع داستان «سگ ولگرد»، داستان ارباب و بنده است.
کد خبر: ۱۸۱۰۰۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۱۸